۲

چتری شده

بر سر ِکرم ِکوچک تر

قارچ کوچک.

نظرات 9 + ارسال نظر
هاگ 1389,03,29 ساعت 01:28 http://hamnavaee.blogsky.com

چه قدر عجیب!!!

و پیچیده.!

تا کنون نظری توسط کاربران نوشته نشده است

نام :
پست الکترونیکی :
وب / وبلاگ :




ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد

متوجه نشدم....!!!!

اقای میم 1389,03,29 ساعت 01:46

سلام

خب اگه دلش خواسته بذار راحت باشه

من دارم نامردی میکنم.

دفتر کاهی 1389,03,29 ساعت 02:16

من می شناسمش.
قبلاً دیدمش.
انقدر مهربونه که جای تو دهنی، یه شاخه گل می ذاره بین لباتون.
خاراشو هم قبلش می زنه.

محمد عزیز....از لطافتت ممنونم.

بیدل 1389,03,29 ساعت 08:50 http://sonnat.blogsky.com

چی شده خانم جان؟ خسته نباشی. انگار شما هم بعضی وقتا یه حرفایی از دهنتون در میره ها.

.

ان زلزله الساعه شیئ عظیم یوم تذهل کل مرضعه عما ارضعت و تضع کل ذات حمل حملها

ممنون

امید گرشاسبی 1389,03,29 ساعت 12:30

سلام .شاید تا جاهایی عمق علت رو حس می کنم ... یه کم بیخیال لطفا

بیدل 1389,03,29 ساعت 22:36 http://sonnat.blogsky.com

دقیقا میخواستم همینو بگم ولی خب زبونم قاصر بود. شما بعضی وقتا خوب حرف منو واضح میکنین. منظورم همون نوازشه بود.

صابر 1389,03,31 ساعت 11:04 http://ps-neghab.blogsky.com/

کاش راه نشان دادنی بود نه آموختنی.......

ما می آموزیم و تجربه می کنیم آن هنگام است که نشان می کنیم ولی دیگه خیلی دیر میشه چون تمام انرژی ما برای آموختن بودن نه یافتن!!

اما به نظرم آموختنی بهتره....چون به باور میرسی و طی مسیر برات خوشآیند میشه..در مسیر نشان داده شده حس کمترست.
البته من اینطور احساسا میکنم...
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد