-
..
1390,02,25 17:15
..
-
۴۷
1389,11,05 23:08
-
۴۶
1389,10,03 22:40
تفاوت روزها از زمین تا آسمان ست.
-
۴۵
1389,09,17 18:38
هم پرم ..... هم خالی... . . . از احساس .
-
۴۴
1389,09,15 16:33
باید فکری کنم.... برای احوالاتم.
-
۴۳
1389,07,22 23:54
زمان جا به جا شدن من هم فرا رسیده. باید بتونم با تغییرات جدید کنار بیام.
-
۴۲
1389,07,01 18:17
شروع پاییز میتونه کمی ...نه نه ...می تونه خیلی آرومم کنه.
-
۴۱
1389,06,28 23:39
می خواهم همه چیز را از اول شروع کنم. می شود به عقب نگاه نکرد... می شود رفت سر خط... و گفت : بسم الله.
-
۴۰
1389,05,27 02:21
-
۳۹
1389,05,25 00:17
انصراف دادم... و این یعنی وقت رفتنم نرسیده.
-
۳۸
1389,05,19 13:47
خیلی چیزها داره تغییر میکنه.تصمیمم عوض شده.
-
۳۷
1389,05,19 13:44
-
۳۶
1389,05,16 17:21
-
۳۵
1389,05,16 08:27
-
۳۴
1389,05,10 12:16
ابرها چه شدند ؟ پنجره را می گشایم به دور دست .
-
۳۳
1389,05,07 01:45
به تنها چیزی که شک ندارم همین گلدان شمعدانی کنار ایوان است .
-
۳۲
1389,05,05 21:27
روزهاست که مبهوت است جغدِ پیر روی سیم های برق .
-
۳۱
1389,05,04 12:52
من و گل ها یگانه شدیم با فاصله ی دوربین .
-
۳۰
1389,05,03 18:43
همیشه لحظه ی آخر خدا نزدیک تر میشه .
-
۲۹
1389,05,03 18:00
خوابِ ماه هم آیا آشفته می شود با زوزه ی کامیون ها ؟
-
۲۸
1389,05,03 09:34
دنبال لبخندی می گردم که جا گذاشته ام در کودکی در عکس ها.
-
۲۷
1389,05,02 12:12
خود را برای آینه توضیح می دادم ! زبانم لال !
-
۲۶
1389,04,30 20:15
چشم دوختم به سقف گربه ی پشت پنجره نظاره می کرد خستگی هایم را .
-
۲۵
1389,04,29 12:34
از پنجره مرد نابینا آمدنِ ماه را بو می کشد .
-
۲۴
1389,04,28 21:11
الف....لام....میم پایت را... به اندازه عرض معبر دراز کن.
-
۲۳
1389,04,25 22:16
صدای هق هق زن با اتاق راه نمی برد غوغای شستن ظرف ها .
-
۲۲
1389,04,24 23:44
خیالم را به اعماق کشید سنگی که سمتِ برکه پرتاب شد.
-
۲۱
1389,04,22 00:53
شعله تمام شد بازگشت پروانه در تاریکی.
-
۲۰
1389,04,20 17:09
خواستم به چشمه شک نکنم سراب نگذاشت.
-
۱۹
1389,04,19 00:36
چه زود همان یک لحظه ی موعود رسید. لحظه ای که به چشم بر هم زدنی چشم بر همه چیز بستی !